Page 22 - Nuevo
P. 22
راه سمت چپ آسفالت بود، راه سمت راست آسفالت نبود اما جاده ای پهن بود. راه میانی یک راه کوهستانی و بسیار باریک، دشوار و خطرناک بود. من قاطعانه و بدون ترس، وارد مسیر میانه شدم در حالیکه بر روی فیل سوار بودم.
Then I saw myself on dry land before three paths and riding on an Elephant. The left path was asphalted, the right one without asphalt, but broad.
The Middle Path was climbing through a Mountain, and was very narrow, difficult, and fraught with dangers. I entered the Middle Path resolutely and fearlessly, riding on the Elephant.
از هر طرف مسیر، هزاران دیو ظاهر شد. رگباری از هزاران تیر به سمت من پرتاب میشد اما همه آن تیرها بدون اینکه به من و فیل برخورد کنند گذشتند. ما به راه ادامه دادیم، مسیر باریک و باریکتر میشد تا زمانیکه سرانجام به قله رسیدیم. آنجا یک خانه و یک ببر کوچک، وجود داشت. من با او شروع به بازی کردم، اما ببر به من
حمله کرد و من را مجروح کرد، از خونم نوشید و خواست بدنم را طعمه خود کند. من مجبور شدم با او بجنگم و او را شکست دادم. بعد از آن، من رفتم تا زخم هایم را با آب التیام دهم.
پاسخ این تجربه آسترال و ابعاد با را مستر عزیزمان در جواب نامه ای«A ۸۰۷» در۱۹ اگوست همانطور که در سطرهای قبلی ذکر شد، دادند.
On either side of the Path thousands of demons appeared, shooting hails of thousands of arrows at me, but those arrows flew past without ever touching us, either me or the Elephant. We continued like this on the Path, which kept getting narrower and narrower, until we finally reached the top.
There were a house and a little tiger there, I started playing with it, the tiger wounded me in one hand, drinking my blood and wanting to eat my flesh too. I had to fight against the tiger until I defeated it. Afterward I went to heal the wounds with water.
«جنگ بدر... در ۱۳ مارس ۶۲۴ می دی (۱۷ رمضان، سال ۲هجری، در تقویم اس می) در حجاز، (امروزه عربستان سعودی است) در اوایل اس م، یک نبرد اساسی بود. یک نقطه عطف
در مبارزات محمد علیه مخالفانش در بین قریش در مکه [۱] بود. پیروزی در این نبرد در تاریخ اس م منسوب به مداخله الهی همراه با نبوغ استراتژیک محمد است.»
The answer to this astral lived experience in which I chose and journeyed the Direct Path riding on my Sacred Elephant is in the Letter "807A" of "August 19, 1993 that the Master wrote to us, cited and transcribed in preceding paragraphs.
"The Battle of Badr ... fought on 13 March 624 CE (17 Ramadan, 2 AH in the Islamic calendar) in
the Hejaz region of western Arabia (present-day Saudi Arabia), was a key battle in the early days of Islam and a turning point in Muhammad's struggle with his opponents among the Quraish in Mecca [1]. The battle has been passed down in Islamic history as a decisive victory attributable to divine intervention, or by secular sources to the strategic genius of Muhammad."
فصل(۱۱). شرکت فرشتگان در جنگ (بدر). صحیح البخاری،۳۹۹۲. Rifa، یکی از رزمندگان نبرد بدر روایت می کند: جبرئیل بر محمد نازل شد و گفت: چگونه جنگجویان نبرد را در بین جنگجویان خود می بینی؟ پیامبر گفت: «مانند بهترین مسلمانان» و جبرئل گفت: «آنها فرشتگانی هستند که در این نبرد شرکت کردند.» ۳۹۹۵. روایت ابن عباس ... پیامبر در
آن روز گفت (جنگ بدر)، «این جبرئیل است، در حالیکه سر اسب خود را همراه با تجهیزات جنگیش در دست دارد و آماده جنگ است.»